جستجو
-
۱تصویر
اقرارنامه درباره دو سند، ۱۳۳۹ ق
اقرارنامه خانم سهی، دختر مرحوم صدرالاطباء، در محضر شرع مبنی بر اینکه دو طغرا سند (یکی پانصد تومان و دیگری یکصد و نود تومان) که به سهام الشریعه سپرده بوده [ناخوانا] گردیده و چنانچه از این به بعد دو طغرا سند را مطالبه کند عاطل و باطل است
-
۱تصویر
صلح نامه بین فرخنده بیگم و ملا احمد سمسار، ۱۳۳۸ ق
صلح نامۀ فرخنده بیگم، دختر مشهدی محمد پیلهور شیرازی، مبنی بر فروش ملک اختصاصی خود به انضمام ملک اختصاصی مصدق مزبور از خانه متذکر کلا شش دانگ یک باب خانه واقع در محله درب شاهزاده از محلات شیراز به ملا احمد سمسار شیرازی، پسر مشهدی میرزا جواد تاجر پوست فروش، به مبلغ پانصد تومان وجه نقد رایجالمعامله جاری ایران.
-
۱تصویر
بیع نامه بین مشهدی علی رضا عطار و حاجیه زیورسلطان، ۱۳۲۷ ق
بیع نامۀ مشهدی علی رضا عطار، پسر مرحوم حاجی محمد رضا شیرازی، با حاجیه زیورسلطان، دختر مرحوم حاجی محمد حسن تاجر (مشهور به صالح) و همسر مرحوم حاجی محمد صاحب تاجر علاقه بند شیرازی، بر سر فروش دو دانگ از شش دانگ یک باب خانه واقع در محله سوقالطیر به مبلغ دویست تومان وجه نقد
-
۱تصویر
اقرارنامه درباره حضور در عقد نکاح، ۱۳۲۸ ق
گواهی حضور سید احمد اعمی کازرونی، پسر میرزا کوچک کازرونی، و اقرار بر اینکه در تاریخ جمادیالثانی ۱۳۲۲ ق به اتفاق شیخ لطف الله، پسر حاج شیخ علی محمد، در دیوانخانه امام جمعه و جماعت مملکت فارس، صیغه عقد نکاح دائمی مرحومه حاجیه زیورسلطان، دختر حاجی محمد حسن تاجر صالح، را با میرزا زین العابدین، پسر حاجی محمد حسن، به صداق مبلغ یک صد تومان وجه نقد و یک جلد کلام الله مجید جاری کرده است.
-
۱تصویر
اقرارنامه و صلح نامه درباره بدهی شوهر، ۱۳۳۲ ق
اقرارنامه رقیه سلطان، همسر دائم میرزا عبدالکریم خان کالسکهچی و دختر مرحوم حاجی محمد حسین، درباره مفقود شدن یک طغری نوشته به خط شیخ لطفالله به مبلغ پانصد تومان وجه نقد به مدت پنج سال طلب خود از همسرش میرزا عبدالکریم. سپس رقیه سلطان حق و حقوقش را به مالالمصالحه یک تومان وجه نقد و یک چهارک گندم به وزن [ناخوانا] با میرزا عبدالکریم مصالحه کرد.
-
۲تصویر
بیع نامه ابوالقاسم و کربلایی آقا بزرگ مکاری، ۱۳۳۱ ق
بیع نامه ابوالقاسم، پسر حاجی ملا محمد قاسم ایوانوردی، با کربلایی آقا بزرگ مکاری، پسر مرحوم حاجی ابوالحسن کازرونی، بر سر یک دانگ از شش دانگ خانهای واقعه در محله سردزک به مبلغ صد و پنجاه تومان وجه نقد رایج؛ در ادامه آقا محمد هادی، پسر مرحوم حاجی محمد علی، و کوکب سلطان، همسر مرحوم مزبور، صحت مراتب بیع نامه را تصدیق کرده و به عدم حقیت خودشان در این بیع نامه اقرار کردهاند.
-
۱تصویر
اختلاف بر سر فروش یک خانه، ۱۳۳۳ ق
اختلاف ورثه مرحوم علی اکبر با فرزندان مریم سلطان و مشهدی ابوالقاسم (محمد اسمعیل، محمد ابراهیم، خانم ماشاءالله، و خانم ملک) بر سر بیعنامه فروش چهار دانگ از شش دانگ یک باب خانه واقع در محل سنگ سیاه به ازای دویست تومان
-
۱تصویر
عریضه ورثه حاجی محمدحسن طباخ درباره چند ملک، ۱۳۲۸ ق
عریضه ورثه حاجی محمدحسن طباخ (محمدعلی و محمدحسین، پسران مرحوم، مشهدی محمدرضا، میرزا احمد، و صفیه خانم، فرزندان مرحوم رمضانعلی پسر حاجی محمدحسن طباخ) به حاجی شیخ یحیی، امام جمعه و جماعت فارس، درباره املاکی (شامل سه حانوت علافی، یک حانوت عصاری، و یک سرای عصارخانه) که بر اساس حکم صادره از عدلیه باید تخلیه کنند و به مدعیان (محمدباقر و حبیبالله، پسران مرحوم حاجی اسدالله) تحویل دهند، ولی از آنجاییکه در زمان اجرای حکم تعدادی از وراث در شیراز حضور نداشتهاند مبایعه صحت نداشته و ندارد. بعدا در حضور شاهدانی که این عریضه را امضاء کردهاند، محمدباقر و حبیبالله هر حقی را که از کاروانسرا، عصارخانه و...
-
۱تصویر
عریضه برای وصول اموال، ۱۳۳۵ ق
عریضه آقا بزرگ خراز، پسر کربلایی محمود خراز، به حجةالاسلام آقا سید علی، مبنی بر درخواست احضار شهودی که اطلاع دارند لیست تنخواهی که در سند آمده و متعلق به آقا بزرگ خراز است، نزد همسرش دختر حاجی میرزا بابا است ولی همسرش انکار میکند؛ نام این زنان در حاشیه سند آمده که احتمالا جزء شاهدان بودهاند: خانم عصمت (همسر میرزا محمد باقر)، رباب سلطان (دختر محمد ابراهیم [ناخوانا] شیرازی)، خانم عذرا، و خانم حوفی (همسر میرزا محمد جعفر خان). پاسخ مخاطب نیز در حاشیه سند آمده است.
-
۱تصویر
گواهی طلب کربلایی محمود از ماهرخ سلطان و میرزا حسن علی، ۱۳۳۳ ق
گواهی بدهی [تمسک نامچه] میرزا حسن علی، پسر مرحوم میرزا محمد حسین شیرازی، و ماهرخ سلطان، همسر دائم مرحوم میرزا محمد حسین و دختر مرحوم حاجی میرزا محمد جواد شیرازی، به کربلایی محمود دوخته دوز شیرازی، پسر مرحوم محمد اسمعیل شیرازی، به مبلغ پنجاه تومان وجه نقد رایج روپیه ۲۴ نخودی عددی یکهزار دینار؛ قرار شد وجه بدهی در مدت سه سال پرداخت شود و در این مدت مدیونان یک باب اتاق چهار دربی پشت به قبله با صندوقخانه و کفشکن وصل به آن را نزد صاحب طلب رهن بگذارند. اما بعد کل بدهی را به مبلغ یکصد دینار وجه نقد فلوس سیاه به انضمام یک چهاریک قند ارسی به وزن [ناخوانا] با صاحب طلب مصالحه کردند.